کد مطلب:270681 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:229

وجود خداوند و توحید او
این خطبه [1] با حمد خداوند شروع می شود، و با ذكر اوصاف حق همراه می گردد و در كوتاهترین عبارتها به معرفی و شناخت حق پرداخته می شود.

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید:

وجود مخلوقات گواه بر وجود او است، و حادث بودن و از نبود به بود آمدن آنها، دلیل بر ازلی بودن و همیشه بودن او است، و تشابه و هم شكل بودن و فقر و نیاز خلق، نیز شاهد صدقی بر بی مانندی خداوند وفرق بین صانع ومصنوع است. در نتیجه او فراتر از دسترس ادراك و مشاعر ما می باشد، ولی نه بدانگونه كه پنهان ومستور شده باشد، بلكه اصل وجود او، برای صاحبان اندیشه، از هر ظاهری ظاهرتر است.

خداوند بسیط است و واحد و مثل و دومی ندارد و از این جهت دیدن و شنیدن و شهود او چون دیدن و شنیدن و شهادت دیگر موجودات نیست. همچنین همراهی و جدایی او، جهت مكانی ندارد و وجهه تركیبی به خود نمی گیرد و چنین نیست كه بُعد مسافت داشته باشد، یا در ظهورش قابل دیدن باشد و پنهان و ناپیدا بودن او به جهت لطافت و ریزی و كوچكی او نیست.

قهر و سلطه و قدرتش، او را از سایر موجودات جدا می كند; و خضوع و تواضع آنها و سیر و تحول آنها، عامل جدایی وفرق داشتن آنها باحق تعالی است.

بنابر این، خداوند را كسی نمی تواند وصف كند كه وصف كردن او، محدود كردن او است و محدود كردن خداوند، معدود بودن او را در پی دارد. زیرا وقتی بی نهایت نباشد ومحدود باشد، هر نهایت وحدّی كه برای او فرض شود، ابتدای موجود دیگری خواهد بود و پر كردن محدوده های دیگر، به وسیله دیگران، به شمارش و عدد درآمدن همه آنها را نتیجه می دهد واین یعنی ازلی نبودن آن كه دیگری به او حد و مرز بخشیده و او را در ردیف دیگر معدودها گذاشته است.

پس چون بی نهایت است، نه قابل توصیف است و نه قابل تعیین به مكان، ازلی و بی نهایت است و قبل از هر معلومی، عالم بوده و قبل از هر پرورش یافته ای، پروردگار بوده و پیش از هر مقدوری، قادر و توانا بوده است.

راستی كه باید علم توحید را از علی (علیه السلام) آموخت و خود را منحصر به مكتب او كرد و از دیگر مكتب های بشری بی نیازی جست، آنچنانكه فرمود:

«رحم الله امرأً حبس نفسه علینا» [2] .

«خدا رحمت كند كسی را كه خود را وقف ما كند».


[1] به اصل خطبه مراجعه شود.

[2] بحار الانوار: 52: 126.